دعا کردم سرت را نیزه دار از نی نیندازد
دعا کردم که سویت سنگ پی در پی نیندازد
.
دعا کردم کسی با مشک پر از نهر برگردد
عمود خیمه ها را شعله ها تا کی نیندازد؟
.
سرت را نزد او بردند و من در دل دعا کردم
خدا حتی گذارش را به ملک ری نیندازد
.
دعا کردم کسی در شام جای شکر پیروزی
نرقصد، پا نکوبد، سَب نگوید ، مِی نیندازد
.
به دنبال تو با پای برهنه می دوم با اشک
به راهی که در آن حتی عرب هم نی نیندازد
ZibaMatn.IR