گفت : اگه یه ماشین زمان داشتی
باهاش میرفتی گذشته یا آینده؟
دستامو دور لیوان چای
سفت حلقه کرده بودم، نگاش کردم،
گفتم : هیچکدوم
گفت : د بگو دیگه؟ یکیشونه انتخاب کن!
گفتم : اگه ماشین زمان داشتم،
نه میرفتم گذشته نه می رفتم آینده.
گفت : پس چیکار می کردی دیوونه؟
گفتم : زمان رو همین جا متوقف میکردم وُ
تا ابد به بهونه ی سرد شدن این فنجون چای
همین جا پیش تو می موندم....
ZibaMatn.IR