دلتنگی تو انار چاک چاکِ شب یلداست ، خون می چکد از دانه هایش.
دلتنگی تو مربای شاه توت است، شیرین است و ترش، بلاتکلیف است.
دلتنگی تو....کیک تولد است، که شمعهایِ کودکی رویِ آن آب شده است ، میلی به خوردنش نیست.
دلتنگی تو چیز عجیبی ست... شبیه ستاره های کویر است و شبیه دانه های برف. ...
شبیه خانه است .
شبیه مسافران تازه رسیده به ترمینال .
شبیه چهارراه ولیعصر است و شبیه بوی اسپند دستفروش های دوره گرد.
شبیه صدای شجریان است، در ضبط ماشین همسایه و شبیه پیکارِ داستانهای شاهنامه.
شبیه چای ذغالی جنگلهای رامسر...
دلتنگی تو شبیه همه چیز است...
شبیه پیرزنِ ایستاده در صفِ نان،
درختچه های کوتاهِ پارک ملت،
صدایِ بم و گرفته ی راننده های تاکسی،
دلمه های دست پیچِ مادر ،
پله های کوتاه و بلند دربند ،
آشِ نذری عاشورا ،
آینه ی درب شیشه ای مغازه ها،
فال پسرک دوره گرد در مترو ،
طعمِ تلخ قهوه در کافه پاییز،
قوطی رها شده در جوبهای تجریش،
استکانِ لب پَرِ خانه ی رفیق،
روسری قرمزِ دختر همسایه....
دلتنگی تو چیز عجیبی ست....
در همه چیز هست
در همه چیز....
شیوا علمی
ZibaMatn.IR