زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

چقدر بلند سکوت مى کنى
که من ،
پردهٔ گوش حوصله ام
پاره مى شود !
کمى غزل برایت مى ریزم
کمى براى خودم
تو مزمزه مى کنى دوباره
و من زمزمه مى کنم:
تو ، طعم داغِ
برهنه ترین شب غزلوارى
من ، رقص پاى لبم را
بر روى گونه هات!...
چقدر دور مى شود از ما
جهان ، که پشت سر خواب است
و ما میان نفسهاى تند شرم و تلاقى
شبیه ثانیه هاى دیر بیداریم
و شب ، به این مى اندیشد
که فردا را
به رونق پنهان ما
نیاورد هرگز....


جلال پراذران
سفیر اهدای عضو
ZibaMatn.IR

جلال پراذران ارسال شده توسط
جلال پراذران


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید


انتشار متن در زیبامتن