دوست دارم در جشن تولد ۸۰ سالگیم
وقتی تو آینه به خودم نگاه کردم
به تمام چین و چروکای صورتم ؛
به هر تار موی سفیدم ؛
حتی به تک تک خط های روی پیشانیم
لبخند بزنم
در اصل به اینکه همیشه برای دل خودم زندگی کردم ببالم ...
دلم میخواهد گیسوان سفیدم رو ببافم و با هر تارش یک خاطره ی خوش را به یاد آورم ...
دلم میخواهد بر تمام خط های پیشانیم جای بوسه های مردی باشد که دوستش دارم ...
به دستانم خیره شوم همان لاک سرخ دلبرانه ام را ببینم و یاد شیطنت های دخترانه ام بیافتم
و باز لبخندی مهمان لب هایم شود ...
صادقانه بگویم دوست دارم همانی باشم که اگر شمع های روی کیکش زیاد شد
قلبش هرگز پیر نمی شود ...
ZibaMatn.IR