به زبانی غیر مادری
با الفباهای بیگانه به مفهوم
لبریز از واژه های معلق
شعری خاکستری را
پیچیده در لفافه ی اندوه
برایت هجی خواهم کرد
که به هنگام سخن
زبان را در حنجره فرو بکشد
آتش فشان به گوش باایستد
رعد لکنت بگیرد
و سیل طغیان کند
میگریزم از این سکون
پابرهنه
باور کن
باور کن در این دارالمجانین گنگ
به زبان های مکرر
شعر دندان گیری برایت ندارم
و آنقدر خاموش مانده ام
که لبهایم از فرط فروبستگی
در آغوش مرگ
خاک میخورند ...
ZibaMatn.IR