عشق قدیمی یک اگزماست
ملتهب شدن پوست خاطرات،
ریزش اشک در یک چاراه شلوغ بعد از شنیدن یک عطر آشنا...
زدن قارچ های مزمن تنهای در حال گز کردن پیاده روهای یکطرفه...
قرمزی و سوزش چشم به علت باز نکردن چتر بعد از هر بارش بی دلیل باران...
زدن کهیر حاد و کمی التهاب در نواحی از آغوش رها شده...
حساسیت به عشق کهنه یک اگزماست فصل ندارد در هر زمان به ترفندی هویدا می شود بی آنکه بخواهیم یا بدانیم که به چه دچار شده ایم.
ارس آرامی
ZibaMatn.IR