زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
3.0 امتیاز از 2 رای

دیشب نفسم بوی تو بود و تو نبودی
دل مست سر کوی تو بود و تو نبودی

از حنجرهٔ عشق صدای تو شنیدم
گوشم به هیاهوی تو بود و تو نبودی

بر شاخهٔ گل بوتهٔ تن تا نفسی داشت
دل قُمری یاهوی تو بود و تو نبودی

بر گونهٔ من گرد غریبانهٔ مهتاب
آمیخته با بوی تو بود و تو نبودی

وقتی غزلِ چشم سیاه تو سرودم
شب مطلع گیسوی تو بود و تو نبودی

بی می سر من مست چنان بود که هر سنگ
ناز سر زانوی تو بود و تو نبودی

رفتم ز خود آن گونه که اندیشهٔ بودن
باریک تر از موی تو بود و تو نبودی

آخر سر خود بر سر دیوار شکستم
مَه آینه روی تو بود و تو نبودی

دستی به دعا، دل ز خدا وصل تو می خواست
پیر تو دعاگوی تو بود و تو نبودی...

ارس آرامی
ZibaMatn.IR

Maryam ارسال شده توسط
Maryam


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×