برای دیدنت ای یار دوباره بزم به پا کردم
که از عشقت میان موج چشمانت شنا کردم
بلور گردنت ای ماه ربوده عقل و هوش من
زلیخای وجودم را ز دیدارت فنا کردم
چه تنها میشود این دل نباشی در کنار من
که رفتی من شکایت های تو باد صبا کردم
ز بعد رفتنت هر شب برایت اشک می ریزم
تمام عمر خود را من بدنبالت فنا کردم
تو زیبا رفته ای ای عشق ای نازنین دلبر
ز بعد رفتنت تنها شدم بر خود جفا کردم
ZibaMatn.IR