زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

و درمیان هیاهویِ فریادِ بی پناهیِ قلبم؛
اندکی تنِ لرزانم را در آغوش بگیر...
منِ باران زده را هیچ مگو،
چمدانم آماده است و غزل خداحافظی
را خوانده ام،
گرمیِ آغوشَت در چمدان جا نمی شود،
در این لحظات پایانی چُنان سخت دستانت را
قفل دستانم کن که ذره ذره ی بودنت را،
برای ابدیت در حافظه ی قلبم ذخیره کنم..^^

نویسنده : نگار عارف
ZibaMatn.IR



ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×