زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

کهنه رقاصه ای چو من لای گریز گیسوانت
مست و خندان فارغ از حال جهان
هی گریزم هی گریزم ...
دانه دانه از تل قهوه روشن های مویت
بسپرم خود را به باد و چون مسافر عابر هر دم خیالت
چه خیالی چه خیالی ..
چون صنوبر شاخه های ترد و چون حتن های کهنساله
سرخی سیب اورده لب هایت
کز شَرر های اخگرد
و خنده هایت ترک های ساوجین
دامنت گلدار و من کافر به چشمانت



که گه گاهی بروید گلستان ها و تاکستان ها
وزان سر بوته هاو گلبن های دشت نیلوفران
از آن الاله های طلایی و از ان گندم زار موهایت

که من کافر به چشمانت
ZibaMatn.IR

مهدی قربانی زیناب ارسال شده توسط
مهدی قربانی زیناب


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن
×