همدیگر را لو بدهیم
من، دستهایم
تو، موهایت را
آنها هم انگشتان اشاره شان را
تا:
همه چیز عادی شود
موهایت در بادها
دستهایم روی شانههایت
بوسههایمان پشت انگشتها
آنقدر توی خیابانها بلند بخندیم
که:
گنجشکها روی سیمهای برق بنشینند
سنجاقکها به شهر بیایند
لاک پشتها آسفالتها را به دندان بگیرند
همدیگر را لو بدهیم
تو چادرت
من کفشهایم را
ZibaMatn.IR