زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

دفتر شعرم را شبی
انداختم در آب
تا از فردایش
واژه آبی صداقت
از آن چکه کند
و آن واژه های خام و کم تجربه
کمی آب دیده شوند...
آن شب
من تا خود صبح
نغمه های موزونی که
آب می خواند را می شنیدم
من می شنیدم و می شناختم
برای قرب الهی
باید چون آبی روان بود
و روان هم آبی...

سید عرفان جوکار جمالی
ZibaMatn.IR

سید عرفان جوکار جمالی ارسال شده توسط
سید عرفان جوکار جمالی


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن