زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
5.0 امتیاز از 1 رای

امشب همراه اشک هایم ، لبخند زدم
یاد خنده های شیرینش
صدای شوخ و مهربانش
قربان صدقه هایش
دلربا گفتن هایش
تصوراتش برای آینده مان
همه و همه
تنها یک قصه ای بیش نبود
درواقع
او قصه میگفت تا من خوابم ببرد
ولیکن من تا سپیده دم با قصه هایش
زندگی میکردم...
کجایی ای ، معشوق نالایق
ZibaMatn.IR

کوثرنجفی | نویسنده ارسال شده توسط
کوثرنجفی | نویسنده


ZibaMatn.IR

این متن را با دوستان خود به اشتراک بگزارید

انتشار متن در زیبامتن