شبی به کوی تو ای مه ، گذار خواهم کرد
رقیب را به همین غصه ، خوار خواهم کرد
به بوسه ای ز لبانت ، که منبع شکر است
وجود خویش و تو را ، بی قرار خواهم کرد
تو در درون دل من نشسته ای ، ای جان
کجا ز دست خیالت ، فرار خواهم کرد..؟
تو جان بگیر و مرا بوسه بخش ، در عوضش
که عمر خود به لبانت ، قمار خواهم کرد...
ندیده کس چو منِ باوفا ، در این دنیا...
که جان و دل به فدای نگار خواهم کرد
بهزاد غدیری شاعر کاشانی
ZibaMatn.IR