آ خرین دیدار
وقتی که می رفتم
در چشمه سارِ مردمک هایم
عشقی نمی جوشید،
اما چرا،در دشتِ چشمانت
سیلابِ تندِ اشک جاری بود؟
وقتی که من
-آوای رفتن می سُرودم با تمامِ شوق
آیا امیدِ باز گشتم در خیالت بود
یا آخرین دیدارمان را
-گریه می کردی؟
مهری سنجابی
از کتاب عابری در کوچه تنهایی
ZibaMatn.IR