زیبا متن : مرجع متن های زیبا

امتیاز دهید
0 امتیاز از 0 رای

«سرود سرور»

تو را می شناسم،
گویی تورا جایی دیده ام،
صدایت را شنیده ام.
تو از دل شاهنامه آمدی،
به دل انگیزی زال و رودابه،
به دلنشینی رستم و تهمینه.
روح نوازی، دل نوازی، چشم نوازی،
به مانند عاشقانه های سعدی.
آشنای دیرینه ای، با جان من قرینی،
مانند متل های شیرین مادربزرگ،
یا که حافظ خوانی شب های بلند یلدا،
زیر کرسی.

تو حس خوب گذشتن از آن کوچه ای هستی،
در ییلاق های مازندران،
با دیوارهای کاهگلی،
که شاخه های گیلاس و زردآلو آن را در آغوش گرفته،
و یاقوت های سرخ و نگین های کهربایی،
چشم ها را نوازش می دهند.
یا که حس زندگی صدای آبی،
که جاریست در سراشیبی کوچه،
و سمفونی پرندگان را کامل می کند.
تو آن خنکای خوشی هستی،
زیر سایه ی درخت گردو،
که کلاغی خوش خبر،
در بلندای آن لانه کرده.
«هیچ»
ZibaMatn.IR

علی پورزارع «هیچ» ارسال شده توسط
علی پورزارع «هیچ»


ZibaMatn.IR

انتشار متن در زیبامتن