روز موتم از من خسته دلی یادی کنید
در عزای خویش با چشم تر اوقاتی کنید
چون شدم در خاک و غلطیده ز خون ای حریف
از بهای بوسه ای کمتر ز من جانی کنید
بر شما بادا گوارا گریه های تلخ من
گر به یاد لعلش از خون جگر جانی کنید
تا نپندارید کز هجرش به جانم صد بلا
می کشم، یارب، چه کردم، یک زمان آنی کنید!
دل به هجرانش بسی رفت و نیامد باز جان
جان اگر آمد به نزد دوست ارزانی کنید
ای صبا، گر بگذری روزی ز کوی آن نگار
یک سلام من بر آن خاک در ارزانی کنید
ZibaMatn.IR