پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
آفتابگردان شدنچه زیباستآفتابی که تو باشی...
خورشید/پاک کرد عینکش را/پهن شد آفتاب...
من تا ابد ترانه ی عشقم را در آفتابِ عشقِ می خوانم...️️️...
آخر به چه درد میخوردآفتاب اسفنداین که جای پای تو راآب کرده است...
به آدماى جوگیر اعتبارى نیس, مثل تگرگِ بهارى که دو دقیقه بعدش آفتاب میزنه اب میشن...
بهمن مدتهاست/پهن شده روی آفتاب/وجب به وجب آدم برفی...
دونه.ای که نخواد رشد کنه ؛ هرچقدر آب و آفتاب بهش بدی فقط بیشتر میگنده !...
میترا/آفتاب به یلدا می آویزد/چمدان سنگین آذر...
صبحدم چون رخ نمودی شد نماز من قضاسجده کی باشد روا چون آفتاب آید برون...
از صبحِ ناب پُر شده ام در من یک جرعه آفتاب نمی نوشی ؟...
میخرامد آفتاب خوبرویان ره کنیدرویها را از جمال خوب او چون مه کنید...
از آفتاب هدفمند ِ عصرِ خود، نگریز !...
بعد از تو هر چه آفتاب خود را تکه تکه کندهیچ جای این زمین گرم نخواهد شد...