سه شنبه , ۱۳ آذر ۱۴۰۳
از عکس سه در چهارتا اتاق سه در چهار...می خواهماز این دایره ی سه در چهارخلاص شومخلاص!!«آرمان پرناک»...
در اوقات بسیاری از افراد یا حداقل نصف شان، این تفکر مصمم و قطعی آمده که سریعا از خود خلاص شوند و بعدها قتل خویش را به عنوان خودکشی در پاره ای از مکالمات افراد قرار دهند. بعنوان کسی که تقریبا که چه عرض کنم، کاملا این احساس را به خود دیده و در تلاش برای راهی آسان ، سایت و نوشته ای نیست که نخوانده باشم، باید بگویم اگر کسی هست که اکنون این اندیشه ی به ظاهر پوچ اما برنامه ریزی شده را دارد، سخت بازیچه شده است. بله، اگر فکر میکند که با بریدن راه تن...
نه با کسی بحث کن،نه از کسی انتقاد کن...هر کی هر چی گفت بگو حق با شماستو خودت را خلاص کن...آدمها که عقیدهات را میپرسند،نظرت را نمیخواهند...میخواهند با عقیدهی خودشان موافقت کنی...بحث کردن با آدمها بیفایده است......
تفکر برای یک احمق به اندازه ی بلندکردنِ باری سنگین برای یک بازوی ضعیف دشوار است.هر دو میخواهند به سرعت از شرِ آن خلاص شوند.آرتور شوپنهاور...
از خانه بیرون بیا تا زیبا شود این شهر،تا درختهای دودگرفتهی خیابانِ پهلوی سابقدوباره جوانه بزنندو جویهای لبریز بطریهای خالی آب معدنیاز نوطعمِ شیرین آبِ قنات را تجربه کنند.تا آبی شود این آسمانِ خاکستریو تابلوهای نمایشگرِ آلودهگی هوااز خوشی به رقص در بیایند. از خانه بیرون بیا!بگذار نیمکتهای آن پارک قدیمیبا یکدیگر به جنگ برخیزندتا تو قهرمانشان را انتخاب کنی برای نشستن ! بگذار کودکان پشتِ چراغ قرمزهاتمام اسفندهاشا...
کاش به جای دلم گلویم تنگ می شد/ هوا نمی رسیدو خلاص......