پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
باز امشب دل به یادت بی قراری می کندجای دل غم در درونم دل سواری می کنددل خیال روی تو لحظه به لحظه می کندگر چه عقل از این خطا احساس خواری می کندکودک دل میتپد با خواهشی از هر طپشتا ساعت دیدار تو لحظه شماری می کند داغ دل از بی پناهی گریه ها از بی کسی ستآنچه گرم است اشک چشم از گونه جاری می کندهر نفس مستم از آن عطر نفس هایت هنوزاز هوای یاد توست دل پایداری میکندربنا ای خالق ماه آتنا آن ماه آمینکفر نباشد ربنا هم بی اعتبار...
بی تو مرداد فقطداغ دل خاطره هاست......
ای که چون داغ دل خود نگران می آیییا که چون غمزده با درد نهان می آییبازگو پاسخ این پرسش هر روزه ی منکه چرا بلبل من وقت خزان می آیی ؟...
کنار قفسش...پرنده صدایش نزنیدداغ دلش تازه میشود......