پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
شاه دل تنها تو هستی حکم بر هجران مکنبی وفا باور ندارم بی من و تنها روی بادصبا...
حضرت یار! اجازه ست دچارت بشوم؟دوست دارم همه ی دار و ندارت بشومبعد تنهاییِ یک عمر زمستانِ سیاهرویش عشق شوم،فصل بهارت بشومحضرت جاذبه! مجذوب حیائت شده امتو چه کردی که چنین محو وقارت بشوم؟وارث دلبری از لیلی و شیرین شده ایبه فدای خودت و ایل و تبارت بشومصید دل می کنی و کار خودت را بلدیزن عاشق کش صیاد، شکارت بشوم؟بغلم کشور امنی ست بیا فتحش کنسفت و محکم بغلم کن که حصارت بشومآس دل دارم و دستم پر حکم عشق استوقت آن ا...
در قمار زندگی ،منطق که حاکم می شود!شاهِ دلها هم که باشیعاقبت بازنده ای...