شاه دل تنها تو هستی حکم بر هجران مکن بی وفا باور ندارم بی من و تنها روی بادصبا
حضرت یار! اجازه ست دچارت بشوم؟ دوست دارم همه ی دار و ندارت بشوم بعد تنهاییِ یک عمر زمستانِ سیاه رویش عشق شوم،فصل بهارت بشوم حضرت جاذبه! مجذوب حیائت شده ام تو چه کردی که چنین محو وقارت بشوم؟ وارث دلبری از لیلی و شیرین شده ای به فدای خودت...
در قمار زندگی ،منطق که حاکم می شود! شاهِ دلها هم که باشی عاقبت بازنده ای