پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
فردریک بکمن:آدمی اگر هیچ چیز در این دنیا نداشته باشد، باز هم چیزی هست که باید بابت آن هر ثانیه شادی کرد و آن وجود داشتن است.وجود داشتن برای عشق ورزیدن به تمام کسانی که ما را در زندگیشان پذیرفته اند....
فردریک بکمن:اگر به انسان هایی که دوست شان داریم دقیقاً زمانی که حق شان نیست عشق نورزیم، دیگر عشق چه معنایی دارد؟!...
زمان همیشه با همین سرعت می گذرد ، فقط احساسات هستند که سرعتشان تغییر می کندهر روز می تواند به اندازه تمام زندگی کش بیاید یا به اندازه ی یک تپش قلب بگذرد ، بستگی به این دارد که آن زمان را با چه کسی میگذرانی ...-فردریک بکمن- شهر خرس...
فردریک بکمن:به سن مشخصی که میرسید تقریباً تمام سؤال هایی که ذهنتان را به خود مشغول میکند حول یک موضوع میگردد:باید چه جوری زندگی کرد؟...
می خوام بدونی هر وقت که کسی در خونه ام رو می زنه امیدوارم اون شخص تو باشی-بریت ماری اینجا بود...
فوتبال زندگی رو به ادامه دادن وا می داره. همیشه یه بازی جدید در راهه. همیشه فصل جدید در راهه. این رویا همیشه سر جاشه که همه چی می تونه بهتر بشه. این یه ورزش خارق العاده است.-فردریک بکمن-بریت ماری اینجا بود...
فردریک بکمن خالق کتاب بریت ماری اینجا بود با این جمله قشنگ کتابش را به مادرش تقدیم میکند(تقدیم به مادرم که همیشه حواسش بود که من غذا توی شکمم و کتاب توی کتابخانه ام داشته باشم)...
فوتبال را دوست دارید چون این حس غریزی است .وقتی توپی توی خیابان جلوی پایتان قل بخورد ،شوتش می کنید، چون دوست داشتن فوتبال درست مثل عاشق شدن است. نمی دانید چطور در برابرش مقاومت کنید.بریت ماری اینجا بودفردریک بکمن...
وقتی آدم ها در غم یکدیگر شریک نشوندغم در آدم ها شریک می شود... فردریک بکمن مردی به نام اُوه...
فردریک بکمن: حتی آسمان همآنقدر که من دوستت دارمبزرگ نیست !...
فردریک بکمن :همه ی ما فکر می کنیم هنوز به اندازه ی کافی زمان داریم تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم و به آن ها چیزهایی را که می خواهیم و باید ، بگوییم... و بعد ناگهان اتفاقی می افتد که باعث می شود بایستیم و به کلماتی مثل اگر و ای کاش فکر کنیم....
فردریک بکمن:زمان همیشه با همین سرعت می گذرد، فقط احساسات هستند که سرعتشان تغییر می کندهر روز می تواند به اندازه تمام زندگی کش بیاید یا به اندازه ی یک تپش قلب بگذرد، بستگی به این دارد که آن زمان را با چه کسی می گذرانی ......
فردریک بکمن:همه ی ما فکر می کنیم هنوز به اندازه کافی زمان داریم تا با دیگران یک سری کارها را انجام دهیم و به آن ها چیز هایی را که می خواهیم و باید، بگوییم و بعد ناگهان اتفاقی می افتد که باعث میشود بایستیم و به کلماتی مثل اگر و ای کاش فکر کنیم ......
بدون عشق موسیقی وجود ندارد،بدون موسیقی،رویایی در کار نخواهد بودو بدون رویا،افسانه ای در کار نیستو بدون افسانه ها،از شجاعت خبری نیستو بدون شجاعت،هیچکس قادر نیستبار غم را به دوش بکشد......
عشقِ از دست رفته هنوز عشق است ، فقط شکلش عوض میشود. نمیتوانی لبخندِ او را ببینی یا برایش غذا بیاوری یا مویش را نوازش کنی یا او را دورِ زمین رقص بگردانی ...ولی وقتی آن حسها ضعیف میشود ، حسِ دیگری قوی میشود : خاطره ! خاطره شریکِ تو میشود ، آن را میپرورانی ، آن را میگیری و با آن میرقصی ، زندگی باید تمام شود ... عشق نه !...
یکی از دردناکترین لحظه ها در زندگی احتمالا لحظه ای است که آدم می بیند سالهای پیش رویش،کمتر از سالهای پشت سرش هستند....
عشق چه ارزشی داردوقتی کسی رادرست زمانی کهبیشتر از همیشه به تو نیاز داردرها کنی ؟...