متن شجاعت

از چے میترسے؟ وقتے از سخت ترین شبهاے زندگیت بدون اینڪہ بہ ڪسے چیزے بگے گذشتی…
s...♡

ترسو قبل از مرگش بارها می میرد،
دلیر فقط یکبار طعمِ آن را می چشد.

حتی اگه نوری نباشه؛
ما دیگه از تاریکی نمیترسیم...

می خواستم ببینی شجاعت واقعی چیست. اینکه مردی تفنگ در دست بگیرد نشانه شجاعت نیست. شجاعت واقعی آن هنگام است که قبل از شروع می دانی ترسیده ای، اما به هرحال شروع می کنی و برایت اهمیتی ندارد که چه پیش می آید و تو آن را به پایان می...

شجاعت، کلید اصلی زندگیه

عباس را نه به دستانِ بُریده اش میشناسم،
نه به مهربانی هایش با سکینه،
و نه به حمایتش از علی اکبر...!
.
عباس برادر بود!
برادری از جنس سَرو !
با شاخه های شجاعت،
و جوانه های امید...
.
برادری که شاید پسر بود، برای حسین!
پدر بود، برای زینب!...

برای اینکه اعتماد به نفس داشته باشیم، با تمام قوای خود زندگی کنیم و در مورد خودمان احساس خوبی داشته باشیم، چه باید بکنیم؟
باید اعتماد به نفس خود را بازسازی کنیم؛ و این کار را با بهبود بخشیدن عزت نفس مان آغاز کنیم.
باید یاد بگیریم هر آنچه هستیم؛...

تو دیوار نیستی که بر رویت پوسترهای تبلیغاتی بچسبانند، شجاعت داشته باش و خودت باش؛ با همه کاستی ها و نقص ها ...
شجاعت داشته باش و تندیس زندگی خودت را بساز، تقدیس گر دیگران نباش، آنقدر خوبی و توان و استعداد در وجود خود تو هست که دیگران تقدیست...

طبیعت کتاب زندگیست
ومهمترین درس آن درس پرواز است
تا وقتی رها نشوی به پرواز در نخواهی آمد
اگر طالب کمالی باید رهاکنی دلبستگی هایت را
کرم ابریشم تا از پیله دل نکند
پرواز را تجربه نخواهدکرد
و روح زمانی به آرامش می رسد
که جسم و دلبستگی های
دنیویش...

کوچکتر که بودم فکر می کردم یک قهرمان شجاع شخصی هست که در راه هدفی بزرگ می میره..یا سربازیست که برای دفاع از سرزمینش از جان شیرین خودش می گذره..گاهی هم فکر می کردم شجاع ترین آدمها اونهایی هستن که بیماری های سخت رو با لبخند تحمل می کنند...بزرگ تر...

هیچ وقت از مرگم نترسیدم.
هیچ وقت
و این تنها شجاعتی بود که افتخار
میخواندمش...






مبینافرزاد

سلام برکسانی که در سیاهی شب می جنگند و صبح هنگام با کفن سپید بسوی ما برمیگردند

در جادهٔ پاییزی جوانی گام بر می دارم ...
برق غرور در چشمانم می درخشد و با نوای رویاهای شیرین می رقصم
گوش هایم از شنیدن درست و غلط های مکرر اطرافیان به درد امده است و تظاهر می کنم به فهمیدن !
در رویاهایم سینه سپر می کنم و...

‏
بدون عشق موسیقی وجود ندارد،
بدون موسیقی،
رویایی در کار نخواهد بود
و بدون رویا،
افسانه ای در کار نیست
و بدون افسانه ها،
از شجاعت خبری نیست
و بدون شجاعت،
هیچکس قادر نیست
بار غم را به دوش بکشد...

شجاعت یک موهبت است. کسانی که این موهبت را دارند نمی دانند که آیا واقعا آن را دارند تا وقتی که امتحان از راه برسد. و کسانی که در یک امتحان آن را دارند مطمئن نیستند که وقتی امتحان بعدی از راه برسد همچنان آن را داشته باشند.

در انتها آنچه برایم اهمیت خواهد داشت احتمالا تمام آن لحظاتی ست که واقعا "تجربه" کرده ام نه لحظاتی که در چارچوبِ قانون و عرف زندگی کرده ام.
زندگی کردن را نمیگویم، تجربه کردن را میگویم.
از لحظه ای که به دنیا میآییم تا زمانی که به واقع بزرگسال میشویم...

اصلا مگر عشق سکوت میشناسد؟! فریاد است
فریاد نگاه
فریاد لبخند
فریاد احساس
اصلا مگر عشق ترس میداند چیست؟
عشق شجاعت است
مگر میشود از رسوا شدنش ترسید؟
اصلا مگر عشق میتواند رسوا نشود؟
اگر عاشق باشی خوب میدانی که چه میگویم
میخواهی سکوت کنی؟!
تنها میتوانی مهر خاموشی را...

شکست خوردن مهم نیست، ولی برای اینکه بتوانی از خودت یک احمق بسازی نیاز به شجاعت دارد.

هیچ چیز بیشتر از ترس یک نفر دیگر، به آدمی ترسان شجاعت نمی دهد.

اول، فکر کن. دوم، باور داشته باش، سوم، رویاپردازی کن. چهارم، شجاعت داشته باش.

پدرم
قهرمان یک داستان حماسی است،
که بارها و بارها در ذهنم تکرار می کنم
و هیچ مردانگی،غیرت و شجاعتی
به پای آن نمی رسد.

در زندگی مشکلات بزرگ نیست که به آدم با اراده احتیاج دارد، هر کسی می‌تواند در یک بحران قد علم کند و با شجاعت با فاجعه‌ای مصیبت بار رو به رو بشود. بلکه بنظرم در یک روز با خنده به استقبال مشکلات کوچک رفتن، واقعا احتیاج به عزم و اراده...

همه می‌گویند من شجاع هستم !
وقتی که بینایی‌ام را از دست دادم ، همه گفتند شجاع هستم !
وقتی پدرم رفت ، همه گفتند شجاع هستم ؛ اما این شجاعت نیست ، چون من چاره‌ی دیگری ندارم ! من از جایم بلند می‌شوم و زندگی را ادامه می‌دهم. مگر...

شجاعت
همیشه غرش کشیدن نیست.
شجاعت
گاهی صدای ساکتی است
که در پایان روز می گوید

فردا دوباره تلاش خواهم کرد