متن عشق از دست رفته
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عشق از دست رفته
گر چه میدانم نگاهش رفته از دنیای من
باز هم با مهرِ بیتابِ نهان میخواهمش
پاییز است
،باران نم نم مے بارد ..
خیابان פּ کوچـہ ها گویے به خواب رفته اند.
فضا غرق در سکوت است.
پرنـבـہ اے تنها روے ـבرخت خاطراتمان لانـہ کرـבـہ است ..
زیر سایـہ ے همان בرخت ایستاـבیم ، از نگاـہ سرـבش ناگاه لرز بـہ تنم اـ؋ـتاـב.
نـ؋ـسم בر سینـہ...
نگران من نباش.
چیزی جز دلتنگی تو مرا از پا نخواهد انداخت.
هیچ چیز ماندی نیست در من ، جز دلتنگی تو.
کاش نبودنت...
همان حسرت دل بود نه تاوان گناهی که نکردم.
چشمم،
دچارِ تارِ عنکبوتِ غم است
آفتابِ جاری!
کاری بکن!
رگی از قلبم
که رسالتش
خونرسانی به عشق بود
خیلی گرفته است!
بمان نرو،
که رفتنت مرگیست فجیح، میان دل ما.
من از تبارِ خیالِ سوختهام، ای رب
ز خاکِ خامش و رؤیایِ رفته در دیوار
ز نسلیام که به پرواز دل سپرده ولی
به خاک خورد، در این سطرهایِ بیتکرار
قلم زدم به دلِ شب، که قصهای بنویس
شبیه آنچه نیاید دگر به تکرار
دلَم موزهست، پر از نقشهایِ خاکستر...
میرفت ولی داغ نگاهش هنوز بر دل ما هست
باید بگویم سخن با تو؛
با تو که تنها خاطرهی عشق منی...
نبودنت را به دوش کشیدم، چقدر سنگین بود.
لعنت به هوایی که تو را یاد من انداخت.
کاش پر تکرار بود، لحظه ی بوسیدن تو.
بغض مرا شکست، خاطراتت.
از تو فقط یه خاطره مونده به جا.
چشم تو و چشم تو و چشم تو.
من به آینده ی بی تو، اندکی بد بینم.
من از این بی تو بودن های تکراری، بیزارم.
گاهی عشق همان،
فرصت بوسیدن لبهای کسی هست که نیست.
مرا دریاب، گاهی در میان خاطراتت.
آخرین تصویر تو غلتید و افتادش به خاک.
در همان لحظه که میرفتی و اشکم شد روان.
در چشم مستم گم شده، زلف پریشان روی تو.
دلم جا مانده در،کنج چشمانت.