پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
این یک دقیقه بیشتر آشفتگی ، کناریلداست هر شبی که بدون تو صبح شد...
از نسل سپیدارم این بار که می آیممهری به دهان دارم، این بار که می آیمآشفتگی ام پیداست، از حالت فنجانمآوای بمِ تارم، این بار که می آیماز دوری آغوشت، آهی به گلو دارماز آینه بیزارم، این بار که می آیممغرورم و میخواهم، بیهوده در انکارمآبستن اقرارم، این بار که می آیمدر پشت نقاب خود، از حادثه ویرانمچون جسمِ سرِ دارم، این بار که می آیموقتی که تو میرفتی، بغضی به گلو افتادچون ابرم و میبارم، این بار که می آیموامانده ایّم د...
این یک دقیقه بیشتر آشفتگی کناریلداست هر شبی که بدون تو صبح شد......
روسری سر کن و نگذار میان منو بادسر آشفتگی موی تو دعوا بشود......