من در فکر تو و تو بی خیال عالمی...
هیچ حسی مثل اون اولین باری که دستمو گرفتی ودلم لرزید قشنگ نیست
لب هایت مُخدِر دارند...! می بوسمت سرگیجه میگیرم نمی بوسی مرآ درد می کِشم
چشمات؛ دلیل اصلیِ ضعف کردن دلِ من برای تو بود
بدون عشق تو من هیچ کاری نمیتونم انجام بدم، و با عشق تو کاری نیست که نتونم انجام ندم.
من معجزه را فردی می نامم که میشود در آغوشش عالم و آدم را از یاد برد...
چمدانت را ببند... اینجا آرامش در سرزمینی عاشقانه چشم به راه توست... سرزمینی به نام آغوش من...
دوست دارم دوست دارم با چه زبونی بهت بگم بگم که عاشقت شدم
چشم و دل دانی چه خواهند این حوالی؟؟؟ بودنت را ،دیدنت را ، قانعم حتی کمی...!
میگن نارنگی چون پوستش زود کنده میشه پیش مرگ همه میوه هاست! نارنگیتم هلو.
عاشقانه دوست داشتنت تنها کار عاقلانه ای ست که از دلم بر می آید