پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
مجنون به نصیحت دلم آمده استبنگر به کجا رسیده دیوانگی ام !...
بوی دیوانگی های مجنون را میدهی ...خوشوقتم ...نام من شیرین است !...
او مرا مجنون چشمانش کرداما نگاهش رو به فرهاد بود...
ای همقطارِ آخرین رویا کجایی؟ای بی تو من مجنون بی لیلا کجایی؟...
بیا ماه من و یلدای من باش شب بارانی دی ماه من باش بیا زیباترین مجنون این شب یه عمری با من و لیلای من باش . شب یلدامبارک...
بیا ماه منو یلدای من باش / شب بارانیه دی ماه من باشبیا زیباترین مجنون این شب / یه عمری با منو لیلای من باش . . .یلداتون پیش پیش مبارک...
گفتی از پاییز باید سفر کرد...گر چه گل تاب طوفان نداردآنکه لیلا شددر چشم مجنون...همنشینی جز باران ندارد...
تو همان دلبر معروف دلم باشمنم آن دلداده مجنون و پریشان...
تاب دلتنگی نداردآن که مجنون می شود......