هوا گرفته است دلم تاب ندارد گیسوانم را شانه زدم خانه در سکوت است بوی قهوه ای تلخ فضا را پر کرده است اسمان تاریک شد دلم بغض دارد امشب ابرها شروع ب غرش کردند گویی امشب باران هم ب احترام بغض هایم میبارد نگاهی ب آسمان کردم گفته بود...