متن ارس آرامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ارس آرامی
من یکی از هزاران مسافرِ گیر افتاده
در خلسه رویا هستم
که محکومم، چون مهاجری از رویایی به رویای دیگر...
ارس آرامی
پائیز که بد نیست!
بی تو قدم زدن ، بدنامش کرده!
ارس آرامی
به سراغ من اگر می آیی،
دستمالی بیاور
که در شهر چشمانم
احتمال باران بسیار است!
ارس آرامی
من اگر نیم نگاهی بکنم سوی بُتی، معصیت است
تو اگر صیغه کنی جمله بتان، مرحمت است؟
من اگر سیبی از این باغ بچینم، دزدم
تو اگر باغ همه غصب کنی مصلحت است ؟
من اگر از در میخانه گذشتم، نجسم
تو اگر دود کنی نصف جهان، عافیت است؟
من...
حامله فراق شد، باکره وصالِ من...!
ارس آرامی
دل من ساده نبود اهل وفا بود، شکست
سال ها از هوس و کینه رها بود، شکست
یک نفر آمد و با حرف دلم را دزدید
حرف هایش همگی باد هوا بود شکست
قولِ مردانه بمن داد بماند، امّا
او کجا، مرد کجا، قول کجا بود؟ شکست
با کسی دست...
عاشقی دیدم که از معشوقه حسرت می خرید
تکه تکه قلب را می داد و مهلت می خرید
تا سحر بیدار بود و با زبانِ عاشقی
جرعه جرعه شعر می نوشاند و لکنت می خرید
لا به لای دوزخِ شب های حسرت زای خویش
در خیالاتش، کنارِ یار، جنّت می...