متن ارس آرامی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ارس آرامی
عشق ابدی من...
چه زود فراموشم کرد
چه حافظه کوتاهی داشت!
خداحافظ ماهی قرمز!!
ارس آرامی
پلک جهان می پرد
به کجا عزم سفر کرده ای؟
ارس آرامی
خاطر عُشاق را خوش می شود شود در کوی یار
مُطربا دف زَن که غم میرَد چو آید آن نگار
ارس آرامی
جنون دارد این لیلای درونم
ارس آرامی
گشتم به جهان
همان جهانی که دور تو گَشت
ارس آرامی
من رها کردن نتوانم
تو رها کن غیر من را
ارس آرامی
شب هر دو می بافیم تو مو و من خیالت ،
هر دو غرقیم تو در خواب و من در هوایت ،
هر دو لبریزیم تو از غرور و من از غمت
هر دو میمیریم تو برایش و من برایت
ارس آرامی
من سرشار از باریدن،
بر پهنه ء شیشه این پنجره بودم
ولی او تنها رد انگشت قلبی،
روی بخار آن شیشه بود!
ارس آرامی
عشق گاه مادراست گاه نامادری؛
گاهی چنان لطیف
در آغوش می کشد
که چون شبنمی روی نسترن احساس طراوت می کنی،
و گاه بشدت سخت تا مغز استخوانت را می سازند که جهنم برایت خوش بهار می شود...
ارس آرامی
جناب زکریا،
الکل را کشف کرد، من چشمان تو را...
ارس آرامی
امان از این دلبر که من دارم
دیگران دل می دهند او زجر!
دیگران دل می برند او صبر!
ارس آرامی