متن اشعار عرفانی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات اشعار عرفانی
از قارعـه تکاثر عصر همزه ای می بینم
ابزار فیل و قریش ماعونه ای می بینم
جاری نمـوده کوثـری از دریـــای معرفت
جز کافرون مـن نصر تـازه ای می بینم
از قارعه شنو تکاثر عصر همزه ات را
ابزار فیل و قریش هم ماعونه ات را
جاری نموده کوثری از دریای معرفت
دیدند کافرون همه نصر حسنه ات را
تو از ذاریات و طور و کنعان مرا مپرس
ألنّـجـم و قـمـر و راز رحـمان مـرا مپرس
تا واقعه حـدید و مجــادل نخـوانده ام
از حشر و ممتحن و میـزان مرا مپرس
زبان قاصر است ز گفتار رب
دل خسته، سرگردان در شمار رب
هر چه گویی ، به لب روییده رب
به صدق، چو نسیم نهان وآشکار ره
نه عقل دانا شود به سرّ حق
نه دل توان به وصال حق
میرقصد جانم در غم هجران
پیرم و باز مانده از...
نگارا توفیقی عطا فرما تا سرگشته کوی تو گردم و دل بشویم از بندگی غیر تو تا جامه احرام برجسم و روحم زیبنده گردد
bzahakimi@
فضای جمعه وُ، دل، منتظر شد؛
گُل و، هر جوششِ گِل، منتظر شد؛
میانِ راههای عشق و احساس،
دلم، منزل به منزل، منتظر شد!