متن جملات برگزیده

من بااستعداد بودم .
یعنی بعضی وقتها به دستهام نگاه میکنم و فکر میکنم که می توانستم پیانیست بزرگی بشوم . یا یک چیز دیگر .
ولی دست هایم چه کار کرده اند ؟ یک جایم را خارانده اند ، چک نوشته اند بند کفش بسته اند ، سیفون را...

چرا ما چشانمان را میبندیم وقتی میبوسیم ، بغل میکنیم ، دعا میکنیم ، گریه میکنیم ، رویا میبینیم ، گوش می دهیم ، و استشمام می کنیم ؟ چون که زیباترین چیزها در زندگی ، قابل دیدن نیستند ، بلکه به وسیله قلب حس میشوند .

گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است
وگرنه همه اجر ها در گمنامیست
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست
که ما را در آن به محاکمه می کشند

خصلتِ آدمی زاد این است که :
به دنبال آنچه ندارد می دود ،
و آنچه دارد اصلاً نمی بیند !
و به داشتنش مثلِ
یک حق طبیعی عادت می کند !

نازی صفوی
دالان بهشت

پدربزرگم می گفت:
هر کسی باید وقت مُردن یه چیزی پشت سرش باقی بذاره. یه بچه یا یه کتاب یا یه نقاشی یا یه خونه یا یه دیوار یا یه جفت کفش یا یه باغ سرسبز.

یه چیزی که دستات یه جوری لمسش کرده باشه. این جوری وقتی مُردی روحت...

بعضی از چیزها تنها از دور ظاهر آرام و زیبا دارند و انسان برای نزدیک شدن به آنها نباید پافشاری کند ؛ مثل عشق ، سیاست و مهاجرت !
من بر آسمان خراش ها پرنده های مهاجر زیادی دیده ام که چشم هایشان پر از اشک بوده...


سایبر هاکا
می...

میلیون ها نفر در آرزوی جاودانگی به سر می برند
در حالی که نمی دانند با بعدازظهر
بارانی یک روز تعطیل خود چه کنند.

ای زنانی که از آغاز تاریخ با پای برهنه انگورها را لگد کرده اید.
ای زنانی که در اروپا در بندِ کمربند عفت بودید.
ای ساحره هایی که در قرون وسطی زنده زنده سوزانده شدید.
ای نویسندگان قرن نوزدهم، که کتاب های خود را با نام مستعار
مردانه نوشتید تا...

‍ ‍ دخترم
روز تولدت
هر چه پول داشتم
خرجِ کاشتنِ درخت کردم
دلم می خواست با آمدنت
حالِ این شهر خوب شود
نفسی تازه کند
جایشان را نپرس، نه
نمی گویم.
این ندانستنِ زیبا
این رازِ قشنگ پیشِ بابا می ماند
دوست دارم سال ها بعد
پای هر درخت...

دوستتان دارم، تا دم مرگ.
‏تلاش خواهم کرد که زود نمیرم.
‏تنها کاری که باید بکنم همین است.

- مارگریت دوراس
- نوشتن، همین و تمام مارگریت دوراس

اگر عمر دوباره داشتم،
اشتباهات بیشتری مرتکب می شدم. همه چیز را آسان می گرفتم، تنها اندکی از رویدادهای جهان را جدی می گرفتم. اهمیت کمتری به بهداشت می دادم، مسافرت بیشتر می رفتم، از کوه ها بیشتر بالا می رفتم، در رودخانه های بیشتری شنا می کردم. بستنی بیشتر...

سروی و سروها
ایستاده می میرند...
درحیرتم تبر از چه سخن میراند؟َ!!!...

تنهای تلخ...

■جاده ها را به درخت ها واگذار کنید

ما نیازمندیم
ما به دهقانان، به شاعران،
به مردمانی که نان پختن بلدند
به مردمانی که به درخت ها عشق می ورزند و قدر نسیم را می دانند
نیازمندیم
به جای آمار و ارقام سن رشد، آمار سن توجه به ما ارائه...

در زندگی روزهایی هست
روزهایی پر از باد
روزهایی پر از خشم
روزهایی پر از باران
و پر از درد
روزهایی پر از اشک
اما بعدتر روزهایی فرا خواهد رسید مالامال از عشق
که به ما شهامت قدم گذاشتن در مابقی روزها را می دهد.

■✍: رومانو بتتالیا [ Romano...

و خوشبختی ،
تلفنی است که زنگ میزند !
و زنگ میزند ! …
و خوشبختی ، صدای مهربانی است ، از دورها …خیلی دورها!
که حتی، می تواند زندگی از دست رفته را به تو بازگرداند !
و آشتی بدهد «تو »را با «خودت»…!
و آشتی بدهد «تو »...

جهان پر شده از نمره های بیست،
دانش اموزان زرنگتر
بمب های بزرگتری خواهند ساخت
اگر قلب های کوچکتری داشته باشند !
و هیچکس
نمره مهربانی دست های تورا
وقتی به گربه ای غذا می دهی
در کارنامه ات نخواهد نوشت
دامن چین دارت را بپوش و بچرخ
جهان به...

کنار ما همیشه احتمال خیانت هست!
همیشه پلی برای فروریختن و مرگی برای بی خبر از راه رسیدن. - مهم نیست زیر کدام سقف امن یا نا امن پناه گرفته باشی، دنیا مکان امنی برای عاشق شدن نیست!

بزرگی، حسادت را متجلی می کند. حسادت، کینه می آفریند و کینه دروغ می زاید.

لرد ولدمورت