هیچ نیمه ی گمشده ای وجود ندارد! تنها چیزی که وجود دارد تکه هایی از زمان است که در آن ها ما با کسی حال خوشی داریم حالا ممکن است سه دقیقه باشد دو روز، پنج سال یا همه ی عمر… آنتوان چخوف 📚 زندگی من
آدم گاهی آن قدر دلش می گیرد که به سایه ای گرم می شود. می بیند عجب چشم های دیوانه ای دارد. و آغوشش بهشت است. و صدایش آشناست. سایه ای که از قصه ای دور آمده. از سرگذشتی دیرین. از دنیایی آشنا و از روزهایی آتشین. آدم گاهی آن...
حال من با تو خوشست تو خودت میدانی علت حال بد و خوب منی باش تا زندگیم رنگ دریا گیرد ماهی تنگ بلور جان دیگر گیرد سقف رویای من از بودن تو حجم میگیرد و میبارد شعر قلم از دست من خسته نمیفتد هیچ راست است این که فلانی میگفت...
جمعه ها ؛ باید که فارغ شد از این شهرِ شلوغ دور شد از قیل و قال ... جمعه یعنی حالِ خوش ؛ جمعه یعنی ؛ بیخیال ... !
ماهِ من! ماهِ دلبریِ زمین و آسمان، از اهالی اش! سی و یک روزی که شاید، عطرش تکرار ندارد رنگ و رویش رقیبی ندارد و عشقش مانده بی تمثیل ... اردیبهشت، نویدرسانِ روزهایِ همایون است، که با هر قدمش محبت و طراوت می بخشد به این روزگارِ ناسازگار ... من...
اگر عاشقید ولی حالتان بد است مطمئن باشید دچارِ آدمِ اشتباهی شُده اید! این سهمِ شما از عشق نیست... عاشقی یعنی حالِ خوش؛ دو بالی که عشق به شما می دهد، می توانید از فرطِ عشق، تا آسمان اوج بگیرید، سختی را به جان بخرید تا در ادامه ی زندگی...
سال و مال و فال و حال و اصل و نسل و بخت و تخت بادت اندر شهریاری برقرار و بر دوام سال خرم، فال نیکو، مال وافر، حال خوش اصل ثابت، نسل باقی، تخت عالی، بخت رام سال نو مبارک
دلم سفر میخواهد با حالی که خوش باشد لب هایی که بخندد دلی که آرام باشد شب موسیقی تو و جاده ای که هیچ پایانی نداشته باشد
جمعه ها باید که فارغ شد از این شهرِ شلوغ دور شد از قیل و قال جمعه یعنی حالِ خوش جمعه یعنی؛ بی خیال
همه حال خوشم از تو
و در معراج آغوشت پر از حال خوشایندم.. .
اگه عاشقید ولی حالتان بد است مطمئن باشید دچار آدم اشتباهی شدید این سهم شما از عشق نیست عاشقی یعنی حال خوش...