متن حسن
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حسن
چه رویاها که آمدند و تو نیامدی
شبم گذشت و ماه آمد،
تو بر فراز نیامدی
دلم به شوق تو تپید و عمر من به ناز رفت
هزار بار جان رسید به لب و تو نیامدی
ما دلآسوده زِ آن «میشود»هایِ بیثمرهایم
در امتداد زخم هایی که وانمود می کنند چاره ایم
هر جا که قدم نهادم آنجا بودی
در سینهی من، همیشه پیدا بودی
کاش میشد تکتک ثانیههای بدون تو بودن را
به پای چوبهدار کشاند
و بر دار حسرت، یکییکیشان را
به تماشای مرگ نشاند
از. حُسن حسن هر آنچه گفتیم کم است
شد شافع بندگان. به روز عرصات