متن شاده علی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات شاده علی
شکوفه ها هم میوه شدند،
و من هنوز،
به رد تمام جاده ها خیره مانده ام،
آه... تو کجایی؟!
شعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
می خواهم بگویمت: تنهایم مگذار!
وقتی کنارمی از هر درد و رنجی دورم!
بگذار رویایم رنگ واقعیت بگیرد،
آخر چگونه می توانم دلم را از تو بستانم،
تویی که قلب و جان منی!
شعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
چشمانت
همچون کبوترهای نو پرواز
گرداگرد مناره ی مساجد،
عاشقانه تماشاگر من اند.
شعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
تا که هستیم مابینمان کینه پایدار است،
ولی می خواهم این کینه و نفرت را پایان دهم.
و از تو تشکر کنم،
که فراموش کردی!!!
شعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
چشم هایت چهار فصل سال را به من خیانت می کردند!
همان چشم هایی که شب و روز را بر من سیاه کرده بودند!
دوازده ماه سال را،
فکر و خیالت، از نا و پایم انداخته،
غروب های چهارشنبه هم
که به زیارت اهل قبور می روم،
تسلی دلم نمی...
گویی دیگر باران هم
یاری گر رویاهایمان نیست!
زمانی ست بسیار که نمی بارد،
و هرکس قطره ای آب می بیند،
به شادی فریاد برمی آورد:
-- باران!
شاعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
او در قلبم است!
دیگر، کجا دنبالش بگردم؟
...
تمام خیابان های شهر را دنبالش گشتم،
همگی به قلبم منتهی شدند.
شاعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
من می خواهم هوای شهرم را پر از عطر گل کنم
می خواهم ابتدا تو را یک گل بشناسانم و
بعد از عطر و بوی گل برای اطرافیانم تعریف کنم و
آنگاه آنها هم با گل آشنا کنم.
...
من می خواهم شهرم را به باغی تبدیل کنم
پر از...
خیلی فریاد زدم و داد و بی داد کردم
از دستش ناراحت شدم و بر سر و رویش زدم
با آن همه خندید و گفت:
تمامش کن! تو بی من می میری!!!
شاعر: شاده علی
ترجمه:زانا کوردستانی
می گویند پاییز شده و
هیچ گلی نخواهد شکفت!
گل هی گل است،
هر جایی هم که باشد
هرچقدر هم بماند.
شاعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
گفتم: مدتی ست، که بو و عطر پونه به مشامم نرسیده!
تماشایم کرد و گفت:
خودت، عطر خوشبوترین گل، شکفته در فصل بهارانی...
شاعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی
دوست داشتنت،
در خیالات هیچ شاعری نمی گنجد و
در نوشته های هیچ نویسنده ای نیامده و
در نت های هیچ ترانه و آوازی جای نگرفته و
در هیچ داستان و نمایشی ذکر نشده است.
هیچ کس تاکنون نتوانسته زیبایی رخساره ات را توصیف کند
این مهم را نه دیده...
بی شک اگر رد شب ها را جستجو کنم،
به گیسوان سیاه تو می رسم.
یا که رد فرشته ها را دنبال کنم،
به در خانه ی تو خواهم رسید.
شاعر: شاده علی
ترجمه: زانا کوردستانی