متن عزیزحسینی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات عزیزحسینی
نگاه کن
جای تو کنارم خالیست
سکوتت را بشکن و صدایم بزن
بگذار طنین صدای تو
قهقهه های لب هایم شود
نگاه کن
بی تو حتی هیچ بارانی
عاشقانه نمی بارد
سکوت نکن
حرفی بزن
چشم هایت هنوز دوستت دارم می سراید
نگاه کن
همه جا خالیست از تو
برگرد...
و من روزی تورا پیدا خواهم کرد
گاهی در نغمه های بهار و پاییز
گاهی در شعر و غزل
گاهی در پچ پچ بارون
و آن روز که تورا ببینم
شهر را غزل پوش میکنم
و تورا تا بوسه های نزده
در اغوش میگیرم
تورا خواهم نوشت
در جویی اب...
درست زمانی که داشتم فراموشت میکردم
شعرهایم به بن بست
دوست داشتنت برخورد کرد
دوباره عاشقت شدم
عزیزحسینی
وقتی...
صدای خنده هات
می پیچه توی کوچه ها
وقتی ...
خاطرات دست به دست هم میدهند
تا تورو از یاد نبرم
وقتی
هیچ صحنه ای
جزتو درون خاطرات قاب نمیگیرد
وقتی تنها یادگار من از تو
یک دوست دارم می ماند
وقتی ...
شعرهایم به جزتو
به خواب دیگری...
گاه دیدنت هم چاره ای دلتنگی نیست
بسکه شیرین شده ایی
آنقدر شیرین شده ایی
که دیگر مرا فرهاد میخوانند
عزیزحسینی
هزار شب آرزوی بودنت
همین خیابانهای شهر را
شاعر کرده است
گفتی می آیی
و دلم را سر به هوا
به هر سو کشاندی
به بیداری کشیده ام شب را
باز امشب نیامدی
نیامدی و من
هنوز می خوانم تو را
عزیزحسینی
وقتی قرار شد
من بی قرار تو باشم
ناگهان تو تنها
قرار من شدی ....
عزیزحسینی
فرشته رضایی
شاعر شدم
و به شعری چون تو
گرفتارم این چنین
عزیزحسینی