متن قفس تنهایی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات قفس تنهایی
قفس اما نفهمید از چه شد این ماجرا
پر ز خون شد، ماند تنها پرزنِ بیادعا
دانه میداد و نمیدید آن دل شوریده را
بند را پنهان میان مهر میکرد از جفا
آسمان از من گریزان، بال من بیسرپناه
هر چه کردم تا پرم گیرد، نشد جز اشتباه
خواستم آزادی...
حسن سهرابی
خوش به حال قناری ،
که در قفس است ،
نه بی هم نفس...
حجت اله حبیبی
در حال بارگذاری...