متن حجت الله حبیبی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات حجت الله حبیبی
تو چه دانی
که مرا خواهد کشت،
دست تو،
تا که بگیرد دستی...
حجت اله حبیبی
خدا حافظ ،
ای که رفته ای !
ولی نرفته ای
از دلم برون...
حجت اله حبیبی
قصد من ، دیدن لبخند تو بود
که سحر بر لب دریا
به اُفق خیره شدم .
حجت اله حبیبی
کدام کتاب را ورق زدی،
که پاره پاره های این دلم ،
به باد رفت .
حجت اله حبیبی
بیا
تا دلتنگی ام را ،
ورق بزنی،
صفحه ی دل را ، خاک گرفته است...
حجت اله حبیبی
در حال بارگذاری...