من فقط میخوام یه جوری دور و برت باشم یه سیاهی لشکر باشم ، نکنه تو نمیخوای آقا نوکرت باشم میدونم که به خودم بد کردم ، تو خبر داری فقط بد کردم یه کاری کن که دلم آروم شه ، کمکم کن منم برگردم میزنم تورو صدا … حسین
عشق یعنی کربلا یعنی دو حرم دو گنبد طلا حال من با تو خوبه منم و سجده رو به کربلا شده چشمام دوباره مثل رنگ غروب کربلا جونمو بگیر وقتی دارم سینه میزنم تا دم مرگم من از تو که دل نمی کنم من یه عمر که پای غم تو...
ماه خون ماه اشک ماه ماتم شد بر دل فاطمه داغ عالم شد
آبروی حسین به کهکشان می ارزد ، یک موی حسین بر دو جهان می ارزد گفتم که بگو بهشت را قیمت چیست ، گفتا که حسین بیش از آن می ارزد . . . .
میخوام بمیرم میون سینه زنی کفن نمیخوام آخه تو بی کفنی وقتی مُحرّمت میاد دیگه چه جای شادیه وقتی که سر نداری تو سر به تنم زیادیه ای سلطان کربلا ای سلطان کربلا منو ببر منوببر ایوان کربلا...
از سر نیزه یا حسین محمل خواهرت ببین به زیر شلاق ستم ، پیکر دخترت ببین درون آتش جفا ، خیمه حیدرت ببین کنار نهر علقمه ، گریه مادرت ببین
آرزوم اینه باشم،بین کشته مرده هات مُردم از تیر نگات،از صدای آشنات پاره شد بند دلم،با هوای کربلات از تب عشق تو میسوزه تنم،تازنده ام سینه زنم ارباب بی کفنم کربلا یا کربلا حسین ارباب بی کفنم
مکن از خار هراس باغ ما دارد یاس یک بیابان دشمن منم و یک عباس آسمانم من و عباس علی ماه من است چه غم از روبهیان شیر به همراه من است مرحبا عباسم
منم و عهد الستم، نه گسستم نه شکستم، به خدا غیر خدا را نپرستم، به خدا من پسر شیر خدا و پسر فاطمه هستم، همه ی دار و ندارم همه هفتاد و دو یارم به فدای ره جانان، منم و سرخی رویم، منم و خون گلویم، منم وحنجر عطشان، منم...
بیا مادر از حرم بیرون سرو بستانت میرود میدان کفن بنما بر تن قاسم مونس جانت میرود میدان
از محرم دم به دم هر چند ماتم می چکد باز اما بهترین ماه است می دانی چرا؟
نهاد پا در فرات، خواست لبی تر کند برای اهل حرم، آب میسر کند داغ عطش بر لبش هر طرفش دشمنی باز در این مهلکه یاد برادر کند تشنه لب داده جان بر لب دریای آب خجل از روی او گشته دل آفتاب دست عباس چون جدا شد محشری در...
عجب گلی روزگار ز دست لیلا گرفت که تا قیامت گلاب ز چشم لیلا گرفت گل اش مشبک شده از دم تیغ و سَنان گل اش به خون غوطه ور، شدست چون ارغوان گل اش به دشت بلا شدست در خون تپان قرار و صبر و شکیب ز جمله دلها...
آب می گوید حسین، بی تاب می گوید حسین از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین دیده می گوید حسین، نادیده می گوید حسین هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین یار می گوید حسین، دلدار می گوید حسین روز و شب هر دیده بیدار می گوید...
فردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲) شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد امشب حسین دلداری فرزند خواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد فردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد...
دو برادر دو برادر دو شجاع بی نظیر این علمدار سپاه او امیر این حسین او ابالفضل جوان این امام او امیر کائنان
مرغ دل ما زند، پر به هوایت حسین قبله عالم شده، کرب و بلایت حسین منم گدایت حسین، منم گدایت حسین کن نظری از کرم، به این گدایت حسین حسین حسین جان حسین
تیر از کمان رها شد/ با حلقت آشنا شد/ با تیر حرمله، آه/ سر از تنت جدا شد قربان روی ماهت/ آخر چه بُد گناهت/ منگر چنین به بابا/ می میرم از نگاهت پرپر زدی به دستم/ دیدم، تنت، شکستم/ حیران شدم عزیزم/ گریان به تو نشستم
گرید همه ی عالم / بر حال دل زارت ای تشنه ی بی یاور / حق یار و نگهدارت ای بر همه راهت / وادی َ سعادت عازم شده ای بر / میدان شهادت یا زهرا یا زهرا .
ای یار وفادارم / سردار و سپهدارم از پیشِ منِ مظلوم / رفتی ای علمدارم در علقمه گشتی / چون لاله ی پرپر تو رفتی و مانده /تشنه ، علی اصغر جانم یا ابا الفضل ...
تو جان منی اکبر / خونین بدنی اکبر ای تازه جوان / صد پاره تنی اکبر بنگر پسرم بر / این قد خم من لشگر ز ره دور / خندد به غم من جانم علی اکبر ...
ای در افق عصمت/ماه ِ شهدا اصغر شش ماهه ی عطشان ِ/شاه شهدا اصغر تو مَحو ِ جمالی/با تیر سه شعبه سیراب ِ وصالی/با تیر ِ سه شعبه لای لای علی اصغر...
وای از غم هجران و/ازدرد پریشانی ای نجمه بزن ناله/قاسم شده قربانی این طفل دلاور/گردیده زمینگیر از ضربه ی سنگ و/سرنیزه و شمشیر واویلا واویلا...
مادر به یکی خیمه/بنشسته و غم دارد باران ِ غم و غربت/از دیده ی خود بارد گوید به زیر لب/ای نور دو عینم جان ِ من و این دو/قربان ِ حسینم واویلا واویلا..