پرسید ز من دست نحیفم خود برکنم از نزد شما… تا دستی شوم از آن کسی که ؛بی دست چو دستان خدا بود! من دست بدادم و بگفتم خود پر بکش از ما و سلامم بر او برسان بوس دو دستش دستی که از ایشان به جدا بود از هر...
ای عشق زلال، روح دریا عباس! زیبایی محض، ای دلارا عباس! الحق که به تو نام قمر می آید ای ماه ترین عموی دنیا عباس!
مڪَر نمی ڪَویی ڪه ، هر آدمی یڪ بار عاشق می شود؟ پس چرا .... هر صبح ڪه چشم هایت را بازمی ڪنی دل می بازم باز ...؟! ️️️
چه گواراست این شربت زعفرانی اما تشنه از محله ما رفت عباس تعزیه
مکن از خار هراس باغ ما دارد یاس یک بیابان دشمن منم و یک عباس آسمانم من و عباس علی ماه من است چه غم از روبهیان شیر به همراه من است
باز منو احساس / پیچیده توی هیئت عطر ناب یاس دوباره پا گرفته روضه عباس / دل و احساس آه و شور و دم / گره خورده دلم با نخهای پرچم واسه تو تا همیشه طپش قلبم / میگیره دم
گردیده از پیکر جدا شاخۀ یاسم افتاده بر روی زمین دست عباسم عباس من! عباس من! چشم خود وا کن بار دگر حمایت از آل طاها کن
جان زینب به لب رسید ای رسیده به علقمه کی می آیی عباس ای قرار دل علی دل به تو بسته فاطمه کی می آیی عباس برگردان : قلب بی کینه عشق در سینه آب و آیینه کی می آیی عباس خیمه ها چشم انتظار دیدنت تیغ دشمن در کمین...
مکن از خار هراس باغ ما دارد یاس یک بیابان دشمن منم و یک عباس آسمانم من و عباس علی ماه من است چه غم از روبهیان شیر به همراه من است مرحبا عباسم
آب می گوید حسین، بی تاب می گوید حسین از سر شب تا سحر مهتاب می گوید حسین دیده می گوید حسین، نادیده می گوید حسین هر کجا باشد دلی غمدیده می گوید حسین یار می گوید حسین، دلدار می گوید حسین روز و شب هر دیده بیدار می گوید...
فردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد (۲) شش ماهه اصغر می دهد، هم عون و جعفر می دهد امشب حسین دلداری فرزند خواهر می دهد فردا سر و دست و بدن در راه داور می دهد فردا حسین سر می دهد، عباس و اکبر می دهد...
به راه دین از تن و از سر گذشتی/ز قاسم و عباس و اکبر گذشتی اگر چه در خون بودی آخرین ساعات/به زیر تیغ و نیزه کردی مناجات مُجیب المضطر/چو لاله پرپر/شهید بی سر/غریب مادر حسین ِ مظلوم..