شنبه , ۲۹ دی ۱۴۰۳
روزی گفتیم فقط مرگ می تواند ما را از یکدیگر جدا کند، مرگ شتاب کرد و ما از یکدیگر جدا کرد...
من روح خودمو با جسم عزیزترینم خاک کردم وای بر جسمم که تنها مونده ......
گفت: از دلتنگی بگو گفتم: دلتنگی یعنی صدای محبوبت را بشنوی روی برگردانی و کسی آنجا نباشد....
تا قیامت شکر میکنم پروردگار خویش را آه، گر من باز بینم روی یار خویش را 🖤...
اونی که کم حرف شده همونی که خیلی وقته تنها شده پ.ن: ۱۴ ماه و یک هفته دلتنگی💔...
زهرا کشید چادر خود را به صورتش با رفتنش بهار مرا هم خزان کرد...
همین که خبر مرگ تو را شنیدم به روزگار خودم گرد مرگ پاشیدم خدا به مرد عاشق رحم کند لباس مشکی خود را به گریه پوشیدم...
تلخ ترین قسمت عاشقی اونجایی که شاهد مرگش باشی فکر میکنی امروزم قراره عین روزهای دیگه ببینیش اما.....🖤...