متن مهدی ابراهیم پورعزیزی
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات مهدی ابراهیم پورعزیزی
چه غریبانه
با گریه هایش بازی می کند
یکی باید باشد
تامرور کند
بهانه هایت را
که چگونه خاک غربت برسرم ریخت
مهدی ابراهیم پور عزیزی (نجوا)
@mhediebrahimpour
اشعار سپکو مهدی ابراهیم پور عزیزی (نجوا ):
چه بی صداشکسته ام
پابه پای قصه هایی که،،،
مرور می کرد
یکی بود ویکی نبود را
درشب های سرد بی کسی...!
مهدی ابراهیم پورعزیزینجوا
@mhediebrahimpoor
بهشت را مهمانم
در چشمان تو !!...
ابراهیم پور عزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
خیمه
خیمه زد
بوسه ایی روی لب های حریصم
در لابلای گیسوان بلند شب
پای آرزوهایی که
از ته دل می خواند
قصه ی طلوع پائیز را
در خیمه ی شب پرستان دروغین
مهدی ابراهیم پور عزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
الهی
نام ویادتو
نوازشگرم
در پیله تنهایی
و رهایی از غلاف غصه هاست
تنها وتنها دستان اعجاز تو
فرجام قصه های پرغصه ام خواهد بود،
همانا فقط دستان غیبی تو
ناجی ام
در ماتم و بینوایی است
مجموعه نجوای دل
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
زخم
زخم خورده ام
ازعالم وآدم
با رفتنت
تکیه که هیچ
دست بزنی
ویرانم
زیر زخم های هذیانگو
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر -سپکو
T.me/ebrahimpourazizi
روزگار تون
نقشی از رنگین کمان
بوسه های تب دار
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
وعده
وعده دروغین چشمانت
خانه نشینم کرده است
دیگر هیچ کس
در آغوش نمی گیرد
غریبانه هایم را
در وعده دیدار
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
@mhediebrahimpoor
دست
دستانم تو را می خواند
همدوش با سجاده مادر
آنگاه که به آواز در می اید
ربنا لا تزغ قلوبنا
میان دستان تشنه ام
مهدی ابراهیم پور عزیزی (نجوا)
شعر سپکو
http://T.me/ebrahimpourazizi
چه غصه هایی بامن قصه نساخت
پای عمری که سرشد
در بازار آرزوهایم
وقتی فریاد می کشید...
شب
چگونه هرشب
ببافم
رشته ی آسمان تنم را
وقتی نیشخند ماه
می خشکاند خوابم را
در پستوی شبهای رویایی
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر سپکو
https://t.me/mhediebrahimpoor
امان
امان از بودو نبودت
در قصه شبانه ام
وقتی وسوسه حضورت
دل یخ را آب می کرد
پشت غصه هایی که می برید
امان هر بی پناه را
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر -سپکو
https://t.me/mhediebrahimpoor
زیبا
با تو چه زیبا شد
ردگام های پر بهانه ام
زیر باران
در قرار پشت پنجره
وقتی ورق می زدم
آلبوم عاشقانه هایم را
بیاد زیبای خفته شهر
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر سپکو
زخم
چه زخمی می زند گاهی
رد پای نگاهت
روی رویاهای رنگینم
در امتداد حادثه ای
که خانه کرده است
درپاشنه زخم هایی که نشمرده ام
مهدی ابراهیم پور عزیزی نجوا
شعر -سپکو
فریاد
فریادی به گوش میرسد
برای رهایی دلتنگی ام
کنار خطوط پاره شده جاده ای
که بوی آشنایی هر غریبه ای را
برای مسافری جامانده
فریاد می زند
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر -سپکو
https://t.me/mhediebrahimpoor
ای روح سبز زمان
باران چشمانم
پیش کش نگاهت
سرسپرده ام
به سرزدنهای پنهانی ات
بی خبری تن پوشم شد
در کوچه های به غربت نشسته
اه
چه گویم
از تمنای دل پردردم
میان شب پرستان دروغین
آرمیده ام
در آغوش
زخمهای پنهان
سرزده از راه برس
ای روح...
حال
از حالم چه می دانی
میان غربتِ نشسته
بر روزهایی
که قلمِ کسی
درد رقصیدنم را
درحال هیچ غزلی هاشور نمی زند
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر-سپکو
https://t.me/mhediebrahimpoor
شب
چگونه چشم بردارم
از پرواز به تاخیر افتاده ی پرنده ای
که درهجوم شب
دیوانه وار
در آغوش می کشید
چشمانِ از تب جنون وانشده را
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر -سپکو
https://t.me/mhediebrahimpoor
آغوش
سر در آغوش نگاهت می سپارم
پشت قصه هایی که فریاد می زد سماجت سکوت را
با واژه های غریبی
که درآغوش غم می گریست
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر سپکو
https://t.me/mhediebrahimpoor
غزل
غزلی بافته ام
با گیسوان رها شده
درگندمزار
از جنس گریه های یک ریزی
که گونه های بی گناهم را
در غزل دلتنگی می شست
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر سپکو
@mhediebrahimpoor
دیوانه
از دیوانگی ام چه می دانی
تنیده شدن در آغوش بی همدمی
و اسارت در عمق نگاهی
که چشمان تشنه ام را
پای رقص
دیوانه های شهر می رباید
مهدی ابراهیم پورعزیزی نجوا
شعر سپکو
@mhediebrahimpoor
دست تمنا به هرکه دادم
دستانی از اکراه وترحم سویم گشود
الهی مرا به اغیار وامگذار
ربی من لی غیرک
ابراهیم پورعزیزی (نجوا)
از مجموعه نجوای دل
http://T.me/ebrahimpourazizi
وخدایی که
کفایت می کند
همه نداشته هایم را ....
ابراهیم پورعزیزی نجوا
https://t.me/mhediebrahimpoor
چگونه قدم بزنم
کوچه های به غربت نشسته را
درغروبی
که سایه های سکوت
حال هیچ آشنایی را نمی پرسد
ابراهیم پورعزیزینجوا
https://t.me/mhediebrahimpoor