متن ناصح ادیب
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات ناصح ادیب
شاخه ای گل نرگسم
در دستان کودکی فقیر،
عطر نوروز از من برخواسته!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
دخترک بهار است،
که پیراهنی از گل نرگس به تن کرده...
نوروز!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زان کوردستانی
آخ که چه تلخ است،
روایت دراماتیک انفال!
نه با شعر توانش شرح داد
نه با مقاله و سخنرانی...
انفال زخمی ست کاری،
بر پیکره ی وطن.
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
بعد از فاجعه ی انفال
در بیابان عرعر درخت هایی رویید
که نه درخت خرما بودند و
نه درخت بلوط!
درخت های سرخی روییده
از خون و استخوان و اجساد انفال شده ها...
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
لنگە دمپایی سبز
که نه مزه ی خیار می داد و
نه طعم زندگانی!
مبدل شد به تابوت مرگ
برای دخترک گرسنه و بیچاره.
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
لبخند زیبای کودکی ست،
بر صورت چشمه...
تابش ماه!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
دور و دراز شد،
همچون روزگاران خیلی دور...
دیدار تو!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
نمی تواند سر بلند کند،
درخت زرد آلویی ست شرمگین...
آن زن زیبا!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
شعری ست کوتاه
نشسته بر گل های پیراهن زنی...
پروانه!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
در جستجوی ماه بودم
که دیدم افتاده است درون رودخانه،
یک شب!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه : زانا کوردستانی
راه های مالرو را در پیش گرفته اند
برای لقمه ای نان،
کولبرها!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
فاجعه است، فاجعه!
وقتی که فریاد و ناله ی مستمندان
قلب و روح و وجدان
هیچ صاحب منصبی را به لرزه در نمی آورد.
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
با مرگ من،
سکوت تو پایان می یابد!
من این شعر را گواه می گیرم،
که بعد از مرگم،
تو به سخن در آمدی!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
چگونه قلبت راضی می شود
هر غروب،
کبوتر نحیف خیالاتم را
از نزد خود پر دهی؟!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
تنها برگی کافی ست
برای نصب تابلویی
جهت نشان دادن اوج زیبایی
فصل پاییز...
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
تره ی زلف پر مهر زن،
فرمانبردار هر راهی می کند
اسب چموش را...
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
بر شاخه ی درخت زیباست،
اما در دستان تو زیباتر،
چون روی ماه کودکی،
گردوی نو رسیده!
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی
تاجی از گل است
بر سر زن کشاورز،
کلاه لبه دار...
شعر: ناصح ادیب
ترجمه ی اشعار: زانا کوردستانی