متن نورخورشید
زیبا متن: مرجع متن های زیبا و جملات نورخورشید
در میان جنگل زرد، پاییز دمیده
برگ های خزان، زمین را پوشیده
نوری از خورشید، به شاخه ها دویده
در دل این سکوت، زمان خفته و رمیده
در دل جنگل، زمان گم کرده ی راه
سایه ها چون قصه ای خاموش و تباه
برگ های زرد، شکسته در سکوت
نوری لرزان، بر آسمانِ بی پناه
در دل این جنگل، رمیده ست زمان
سایه ها پیچیده در پندار جان
برگ های زرد، حدیثی با غبار
نوری از خورشید، در دل های عیان
هر درخت اینجا حدیثی کهنه گوید
از غم دوران، به ریشه خون چو جوید
برگ ها چون اشک از چشمِ خزان
بر زمین افتد،...
ای بهارِ دلنشین، ای روحِ زندگی
با آمدنت، جهان دوباره زنده شد
در بارانی که همه جا را مرطوب کرده
نور خورشید روی شاخه های بی برگ می تابد
قطرات درخشان باران پیدا است
شبنمی روی درختان بی برگ پیدا می شود
شاخه های بی برگ، از روی باران می خوانند
اشک های آسمان را به دامن خود می برند
مرواریدی که...
افکارت تو را می سازند. جهان را با چشمان خود ببین. انرژی را از درون خود بیرون بیاور. قدرت را از خود بخواه. سمت خودت را با اعتماد به نفس پیش ببر.
بزرگترین آرزوهای من در آن دوردستها زیر نور خورشید است.
ممکن است هیچ وقت به آن آرزوها نرسم اما می توانم به بالا نگاه کنم
و زیبایی آنها را ببینم، آنها را باور کنم
و برای رسیدن به آنها تلاش کنم.
لوییزا می الکات