طبق قانون وفاداری به پایت سوختم طبق بند آخرش رفتی سراغ دیگری
کاش روز رفتنت آن روز بارانی نبود از همان روزی که رفتی خیس بارانم هنوز
ای کاش راه خانه را گم کرده بودم روزی که دیدم کفش هایت پشت در نیست
بی تو جهان یک جای خالی بیشتر نیست تابوده این بوده همیشه یک نفر نیست..
بخت هر جا که به دست کسی انگشتر داد بی گمان قسمت انگشت کسی سیگار است
قسمت این بود سرم بی تو به زانو برسد
هر چه می خواهی ببر/ اما مرا از یاد نه
قول دادم به کسی غیر تو عادت نکنم از غم انگیزی این عشق شکایت نکنم
درد یعنی که نماندن به صلاحش باشد بگذاری برود آه به اصرار خودت
خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد!
دوستش دارم ولی این راز باشد بین ما هر کسی را دوست دارم زود شوهر می کند
خواب بد دیده ام ای کاش خدا خیر کند خواب دیدم که تو رفتی، بدنم جان دارد
درد اگر درد تو باشد چه خیالی ست که من دلخوش داشتن خوب ترین دردسرم