پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
دلتنگ که می شوم خیالت پرواز می کند تا آسمان بی قراری بادصبا چامک...
در جاده تنهاییانتظار می کشد راه پای آمدنت را بادصبا چامک...
بە ضریح چشمانت دخیل بستم.گاهی نیم نگاهی حضرت شفا.!محمد قیصریان...
با صدای گامهایت قفل شکست و جمعه شال وکلاه کرد منیربابااوغلی...
نقاش ماهری هستم انتظارت را تمام عمر زیبا کشیدمکیوان محب خسروی...
چه می شدقاصدک ها را خبر کنید به دستشان پلاکارد بدهیددر آن یکبار هم شده بنویسید زنده باد بهار سیروس ذکایی...
حسرت تلخ ذغال طرح سبز بهار مهبا یاری...
قفس گر لذت پرواز می دانست تمام میله ها پر می کشیدند علی امین زاده...
انتظار دق می دهد گویی هر لحظه ا ی سوار بر ثانیه گرد پتکی است که بر ملاج صبر می کوبد...! خرم_جو_تنها...
بی تو اردی جهنم است لحظه های ما حتی در بهار...
در من حلول کرده راس ساعت باران بغضی ترک خورده و من دلواپس لانه ی چکاوکم حمدالله رزازی بروجنی...
یک غزل مهمانم باش عشقحبیب خدای دل است محمد قیصریان...
بهار بدون معشوقه نوبرانه ای ست دردناکفرزانه محمدیان...
دنیا را چشم به راه گذاشت مسافری که بازنیامد...
دنیا به عشق تشنه بود گلوله ها قلبها را سوراخ کردند لبها تنها ماندند. جواد شکریزاده...
پرواز نگاهشجهان جمعه ام را بلعید شیوا شیرمحمدی...
هجر یعنی من تو را کم دارم احمد کمائی...
پرآوازه بود نت خواستنت پرنده ها می رقصیدند بهار طلوع می کردیاسمن ایرانی...
دستهایش بوی نان می داد و می بخشید هرچه داشت پدر...
عشق ممنوعه در دلم نگاهت تا ابد می ماندپریسا عمادیان...
با یک واژه و یک نگاه صدایم کن خواستنت زیباترین ممنوعه جهان است نجمه چترنور...
بی دست و پا نبود پدر نشان به آن نشان که دستهایش همیشه تاول داشت زانوهایش همیشه آب مسعود احمد شاهی...
دلتنگ چشمانتمتا ناگفته هایم را بیابم پریسا عمادیان...
پشت در انتظار چشم براه توامکوچه تاریک شب ماه ندارد بیا سیدمحمد سلامی پور...
هرچه به چال گونه ات نزدیکتر دلهره ی گم شدنم بیشتر...
ماه که توباشیمیل ماندن نداردهیچ ستاره ایصیدنظرلطفی...
یک شب به خوابم آمدی هنوز بسترم بوی گل می دهد از عطر آغوشت خجسته ناطق...
انتظار دیدنتسخت آسان می کند دوری ات خدیجه عطایی...
صیدی است در قفس مروارید چشمانم تا اشتیاق آمدنت فرزانه محمدیان...
دیوارهای بلند پرده های خاکستری آسمانم چه شد؟! ماه کجا رفت؟! ثریا علی نسب...
خشکید برکه از ماه خیالی عصمت برهمت...
تلخ ست قصه ی دوری چه کنم که جانی معصومه شریفی...
مرگ ! سرت را بالا بگیر اینجا زندگی بیش از تو جان می گیرد کامبیز حامدی...
لب خاموشم سکته ای غمباد دل دارد در دق تنهاییوحید شهریاری...
نوازشم کن دستهای تو برف را آدم میکندمسعود احمدی شامکانی...
مستانه ترین بوسه بوسه ای که بر چال گونه ام جای رژ توست محمد عالمی...
چقدر عزیزی شبیه مرگ می مانی تا میبینمت نمیدانم زندگی کنم یا بمیرم ! فرزانه ایروان...
نت احساسم در دستان توست بنواز ساز زندگی را فرحناز فرشاد...
نامت را میان دانه های برف سپید نوشتم شاید کفن پوش کندچهره ی گلگونم را سارینا دهقان...
درآغوش چند کلاف خوابیده ای هر چه زیرورو می بافم تمام نمی شوی ... ویدا پناهی...
خیال هرشبم خیره سری است بی ملاحظهمعصومه شریفی...
نور دیده ام بودی رفتی جهانم تاریک شد آذر تقوی زاده...
پس می زند دریا مرا مثل ماهیانیکه خیال برگشتن ندارند آلما فریاد...
قفس تنگ تر می شود رهاتر از من اندیشه ام، بوی آزادی می دهد! ثریا علی نسب...
عشق میراث چشمانت بود با بنچاقی از دلتنگی فرحناز فرشاد...
رفتی و وجودم تکّه تکه شد ای بی خَبر از عشقبیا به دفنِ این قاصدک علی اسکار...
می بارد برف بر بام خیالمقندیل می بندد انتظار از سوز آه...
عطر تو این حوالی پیچیده استدر گلوی کدام کوچه گیر کردی دل آرا نژادوردی...
درس خوبی دادنگاه سردتوهم می زدقلبمرها شد...
باران بباردمننیز عاشق میشومدرون آغوشخیس چشمانتلیلا مشهدی...