چون خیالت همه شب مونس و دمساز من است شرم دارم که شکایت برم از تنهایی
به کجا برم شکایت به که گویم این حکایت که لبت حیات ما بود و نداشتی دوامی
زخم تبرت مانده ولی جای شکایت شادم که نگه داشته ام از تو نشانه
بیوفاباشی... شکایتمیکنند! باوفاباشیخیانتمیکنند... مهربانیگرچهآیینقشنگیست،اما... مهربانباشی،رهایتمیکنند...
از دیگران شکایت نمیکنم بلکه خودم را تغییر میدهم چرا که کفش پوشیدن راحتر از فرش کردن دنیاست