پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
فخرم همه این بود که مطلوب نگارمافسوس که مطلوب خودم با رقبا رفت...
طالعم گفت که جانان منی شکی نیست دیر یا دور تو از آن منی شکی نیست...
همه پهنای دلم موج به موج عشق توستکاش از دست تو یک قطره محبت بچکد...
تلخی اخم این جهان به خنده ات شیرین شودهر روز من کنار تو اول فروردین شود...
صد بار گفتم میروم یک بار نشنیدم بمانیک بار گفتی میروم صد قفله کردم خانه را...
شب طولانی یلدا همهاش آتش بودخوب سوزاند کسی را که دلش گیر کسیست...
گله از دوست ندارم خوش وخرم باشدخودم انگار به من باز خیانت کرده......
کاش روزی برسد هرکه به یارش برسددل سرما زده ما به بهارش برسد.....
کاش روزی برسد هر که به یار ش برسددل سرما زده ما به بهار ش برس...