پنجشنبه , ۱ آذر ۱۴۰۳
پرپر شدم شبیه گلی در هجوم بادآن کیست تا بیاورد اینک مرا به یاد......
تو یک نفر بودیتو با چه لشکریبه تنهایی من هجوم آوردیچشمانت_دستانت_عطرتنت........
اول اندر کوی او جز نقش پای ما نبود آخر آنجا از هجوم خلق، جای ما نبود...
عاقبت هجوم ناگهان عشق ،فتح میکند پایتخت درد را …...
جنگ نابرابریست!من با دست خالیشب با هجوم خاطره...!...